شرم (شعری از سید نادر احمدی افغانستانی)

ساخت وبلاگ

                          

نگاه من که هر زمان تو را مرور می کند

 

خطی زهرم اتش از تنم عبور می کند

 

چه نازکانه پیچ می خورد به شکل دود ابرو

 

تن لطیف تو که رقص چون بلور می کند

 

به پیش باغ تو اگر بیاید این خزان زده

 

بهار بخت خویش را پر از غرور میکند

 

هراس این زمان چه غم مرا که سحر عشق تو

 

بلا و هرچه را از این قبیل دور می کند

 

صفای چشم های تو ، گناه  چشم های من

 

مرا همیشه شرمگین ،تو را چطور می کند؟

 

از کتاب گل پیراهن سارا

تلخ ترین جدایی...
ما را در سایت تلخ ترین جدایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : هستی sokot بازدید : 743 تاريخ : سه شنبه 12 آذر 1392 ساعت: 12:56